روایت تاریخی

خشم حضرت زهراسلام الله علیها از اولی و دومی: يك روز على بن ابى طالبعليه السّلام در مسجد نمازهاى واجب روزانه را به جاى مى‏ آورد كه ابو بكر و عمر به آن حضرت گفتند: دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در چه حال است؟ چون از آن جريانى كه بين ما و او گذشت آگاهى، چنانچه صلاح بدانى از آن بانو كسب اجازه كن تا ما نزد او بياييم و از گناه خود عذرخواهى نماييم؟ حضرت علىعليه السّلام نزد فاطمه سلام‌الله‌علیها آمد و گفت: اى بانوى آزاده! فلانى و فلانى آمده‏ اند و تصميم دارند سلامى به تو بگويند، نظرت چيست؟

فاطمه زهراسلام الله علیها فرمود: الْبَيْتُ بَيْتُكَ وَ الْحُرَّةُ زَوْجَتُكَ افْعَلْ مَا تَشَاء؛ خانه خانه تو مى‏ باشد و من همسر تو. هر عملى كه مى‏ خواهى انجام بده.  حضرت علىعليه السّلام به فاطمه زهراسلام الله علیها گفت: مقنعه خود را بر سر كن. آن بانو مقنعه خويش را بر سر كرد و صورت خود را

به سمت ديوار نمود. سپس آنان به حضور آن بانو آمدند و پس از اينكه سلام كردند به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها گفتند: از ما راضى باش تا خداوند از تو راضى شود. ما قبول داريم كه به تو ستم كرديم و تقاضاى عفو و بخشش داريم.

حضرت  فرمود: ما دَعَا إِلَى هَذَا فَقَالا اعْتَرَفْنَا بِالْإِسَاءَةِ وَ رَجَوْنَا أَنْ تَعْفِي عَنَّا فَقَالَتْ إِنْ كُنْتُمَا صَادِقَيْ ، اگر شما راست مى‏ گوييد اين موضوعى را كه من از شما مى ‏پرسم جواب بگوييد و مي دانم كه جواب آن را مى‏ دانيد. اگر جواب مرا درست گفتيد يقين دارم براى اين مطلبى كه گفتيد آمده‏ ايد. گفتند: آنچه در نظر دارى بپرس. فرمود:  نَشَدْتُكُمَا بِاللَّهِ هَلْ سَمِعْتُمَا رَسُولَ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم يَقُولُ فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي، شما را به خداوند سوگند مى‏ دهم آيا نشنيديد كه پدرم پيغمبر خداصلى الله عليه وآله وسلم در باره ی من مى ‏فرمود: فاطمه سلام الله علیها  پارۀ تن من است، كسى كه او را اذيّت كند مرا اذيّت كرده است. گفتند: چرا. آن حضرت دست خود را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: اللَّهُمَّ إِنَّهُمَا قَدْ آذَيَانِي فَأَنَا أَشْكُوهُمَا إِلَيْكَ وَ إِلَى رَسُولِكَ لَا وَ اللَّهِ لَا أَرْضَى عَنْكُمَا أَبَداً حَتَّى أَلْقَى أَبِي رَسُولَ اللَّه‏ ؛ پروردگارا! اين دو نفر مرا اذيّت كردند، من شكايت ايشان را به تو و به پيامبرت صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مى ‏كنم!! نه، به خداوند سوگند من هرگز از شما راضى نخواهم شد تا اينكه نزد پدر بزرگوارم بروم و او را از اين ظلم و ستمى كه در باره من كرديد آگاه نمايم و آن حضرت در باره شما قضاوت نمايد! ابو بكر پس از شنيدن اين مطلب صدا به وا ويلا بلند كرد و دچار جزع و فزع شديدى شد! عمر گفت: اى خليفه پيامبر خداصلى الله عليه وآله وسلم! آيا جا دارد كه تو از سخن يك زن اين طور جزع و فزع كنى؟( كتاب سليم بن قيس هلالى ص ۲۵۱ و  بحار الأنوار ج ۴۳ ص ۱۹۸)

شیخ صدوق و شیخ مفید نقل کرده اند که حضرت زهراسلام الله علیها به حضرت علی علیه السلام فرمود: مرا شبانه به خاک بسپار و تو را به حق پیامبر قسم میدهم که پس از مرگم آن دو تن ( ابوبکر و عمر ) بر جنازه ام حاضر نشوند و برمن نماز نگذارند ( معانی الاخبارص ۳۵۵ الاختصاص ص ۱۸۳)

روایات فراوانی از طریق اهل سنت و شیعه نقل شده است كه غضب فاطمه، غضب پیامبر و غضب پیامبر غضب خداوند است  که در زیر به چند مورد اشاره میکنیم

۱ ـ عن على رضى اللّه عنه قال: قال رسول اللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم لفاطمة: «إنّ اللّه یغضب لغضبك، ویرضى لرضاك. هذا حدیث صحیح الإسناد و لم یخرجاه. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به فاطمهسلام الله علیها فرمود: همانا خدا به واسطه غضب تو غضب می کند و به واسطه رضایت تو راضی می شود. ( المستدرك: ۳/۱۵۳، مجمع الزوائد: ۹/۲۰۳، الآحاد والمثانی للضحاك: ۵/۳۶۳، الذریة الطاهرة النبویة للدولابی: ۱۱۹، المعجم الكبیر للطبرانی: ۱/۱۰۸، ۲۲/۴۰۱، نظم درر السمطین للزرندی الحنفی: ۱۷۸، الكامل لعبداللّه بن عدی: ۲/۳۵۱، تاریخ مدینة دمشق : ۳/۱۵۶، أسد الغابة :۵/۵۲۲، ذیل تاریخ بغداد: ۲/۱۴۰، ۲/۱۴۱ میزان الاعتدال :۲/۴۹۲، الإصابة: ۸/۲۶۵،۲۶۶، تهذیب التهذیب: ۲۱/۳۹۲، سبل الهدى والرشاد للصالحی الشامی: ۱۱/ ۴۴. )

 ۲ ـ عن المِسْوَر بن مَخْرَمَة أنّ رسول اللّه صلى الله عليه وآله وسلم قال: «فاطمة بَضْعَة منّى فمن أغضبها أغضبنی . رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم: فاطمه سلام الله علیها پاره تن من است. پس هر که او را غضب ناک کند مرا غضب ناک کرده است ( صحیح البخارى ۴/۲۱۰، (ص ۷۱۰، ح ۳۷۱۴)، كتاب فضائل الصحابة، ب ۱۲ـ باب مَنَاقِبُ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم)

۳ ـ  عن المسور بن مخرمة قال قال رسول اللّهصلى الله عليه وآله وسلم «إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یُؤْذِینِی مَا آذَاهَا .رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم: همانا فاطمه سلام الله علیها پاره تن من است. هر چه باعث آزار او شود مرا اذیت می کند. (  صحیح مسلم ۷/۱۴۱ ح ۶۲۰۲  و كتاب فضائل الصحابة رضى الله تعالى عنهم، ب ۱۵ ـباب فَضَائِلِ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِیِّ عَلَیْهَا الصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ) 

 و از قطعیات تاریخ است كه حضرت زهراسلام الله علیها تا آخر عمر از دست خلیفه و دار و دسته‌اش غضبناك بود و هر گز از  آن‌ها راضی نشد .

محمد بن اسماعیل بخاری می‌نویسد :فغضبت فاطمة بنت رسول اللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فهجرت ابابكر فلم تزل مهاجرته حتى توفیت. پس فاطمهسلام الله علیها دختر رسول خداصلى الله عليه وآله وسلمغضب ناک شد پس ابوبکر را از خود دور کرد پس این دور کردن ادامه داشت تا زهراسلام الله علیها از دنیا رفت. ( صحیح البخارى: ۴/۴۲، ش ۲۸۶۲. )

 همچنین بنا بر نقل ابن قتیبه دینوری، وقتی ابوبكر و عمر به ملاقات حضرت زهراسلام الله علیها آمدند، حضرت زهرا فرمود: واللّه لأدعونّ اللّه علیك فی كلّ صلاة أصلّیها .به خدا سوگند در هر نمازی که بخوانم تو را نفرین می نمایم (  الإمامة والسیاسة، تحقیق الشیری ج ۱، ص ۳۱. )

 اما از دیدگاه روایات شیعه، این كه قاتل حضرت زهراسلام الله علیها عمربن الخطاب است، قطعی است. ما فقط به نقل یك روایت اكتفا می‌كنیم:  وَ كَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَكَزَهَا بِنَعْلِ السَّيْفِ‏ بِأَمْرِهِ، فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذَلِكَ مَرَضاً شَدِيداً، وَ لَمْ تَدَعْ أَحَداً مِمَّنْ آذَاهَا يَدْخُلُ عَلَيْهَا سبب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها این بوده است كه قنفذ غلام عمر به دستور او، آن حضرت را با غلاف شمشیرش زد. و این سبب شد كه محسن سقط شود و حضرت زهرا سلام الله علیها شدیدا مریض شوند. در مدتی كه مریض بودند ، به هیچ یك از آنانی را كه او را اذیت كرده بودند ، اجازۀ ملاقات نداد .(  دلائل الإمامة ج ۲ ، عنه بحار الأنوار : ۸ / ۲۳۰- ۲۳۲( ط الكمپانی ) ، ۳۰/ ۲۹۰- ۲۹۵. مثالب النواصب : ۳۷۱- ۳۷۴، ۴۱۸- ۴۱۹.  الصراط المستقیم : ۳ / ۲۵.  مطارح النظر فی شرح الباب الحادی عشر : ۱۰۹)